در باره استالین زدائی و استالین زدایان
برگردان: ا. م. شیری برگردان: ا. م. شیری

مـنـبـــع: سایت حزب کمونیست کارگران روسیه

شخصی بنام میخائیل فدتوف، دارنده عنوان دهن پرکن رئیس شورای توسعه نهادهای مدنی و حقوق بشر در جنب ریاست جمهوری روسیه، از مقامات کشور و شهروندان روسیه خواست به استالین زدائی در زندگی اجتماعی بپردازند. ابتکار وی با استقبال رئیس جمهور دیمیتری مدودوف مواجه شد. به همین بهانه فعالین متلون درجه پائین تر ماشین تبلیغات بورژوازی برخی هیاهوها بر پا کردند. بدین معنی که برای جلوگیری از رنسانس استالینیسم در هر شکل آن، استالین زدائی در زندگی اجتماعی ضروری است و الاآخر.

اما زمان آن فرارسیده است که هیستری آقایان را با طرح مستقیم این سؤال کارگری که اصلا سخن بر سر چیست؟، متوقف ساخت. انسانهای فرهیخته بدرستی تأکید می کنند که مدتهاست استالین زدائی در روسیه انجام گرفته و نتایج هلاکتباری هم برای کشور در پی داشته است.

اول- غیرصنعتی کردن اقتصاد کشور اتفاق افتاده است. اگر اتحاد شوروی نمونه یک قدرت صنعتی رشدیافته و بر اساس شاخصهای علمی و تکنولوژیکی، یک کشور پیشرو در جهان بود، روسیه بورژائی امروز به دهها سال عقب بر گشته است. در سال ١٩٩٠، اتحاد شوروی ٧٤١٧١ دستگاههای مختلف آهنبری تولید کرد، اما میزان تولید روسیه در سال ٢٠٠٩ (پس از گذشت ٢٠ سال!) به ١٨٨٢ دستگاه رسید. در حالیکه اتحاد شوروی، سالانه ٢١٣٦٠٠ دستگاه تراکتور و ١٤١٣١ دستگاه بولدوزر تولید می کرد، در روسیه امروزی تولید سالانه آنها به ترتیب ٧٦٠٠ و ٧٢١ دستگاه می باشد و میزان تولید ماشینهای نساجی در «روسیه آزاد» هم ١٣ واحد بجای ١٨٣٤١ واحد تولید سالانه اتحاد شوروی رسیده است. ساخت هواپیماهای وطنی نیز از میزان ١٠ درصد تولید سابق آنها تجاوز نمی کند. بعبارت دیگر، اگر در دوره استالین، کشور در جهت افزایش تولید ماشینها کوشش می کرد و بدان نیز دست می یافت، امروز به وضعیتی دچار شده است، که باید ماشین وارد کند.

دوم- غیرتعاونی کردن کشاورزی به پایان رسیده است. اگر تا ٢٠ سال پیش، کشور نیازهای خود به خواربار را بطور کامل تأمین می کرد، امروز بیش از ٤٠ درصد آن را از کشورهای خارجی وارد می کند و یک سوم زمینهای زیر کشت از دور خارج شده و به هرزه زار گردیده است.

سوم- روند تخریب فرهنگ جمعیت کشور، به صورت انحطاط اخلاقی مردم ادامه دارد. در این باره، کافیست محتوای «شاهکار» برنامه های تلویزیونی از نوع «خانه-٢» و نتایج نظرخواهی اجتماعی از مردم روسیه مورد توجه قرار داده شود، که یک سوم پاسخ دهندگان بر این باورند که خورشید به دور زمین می چرخد. و بالاتر از همه، در حالیکه دولت مشی جایگزینی دین با علم را در پیش گرفته است، به هیچ توضیح دیگری نیاز نیست.

در باره استالین زدائی در عرصه سیاسی نیز همین بس که، پرچم دولت عوض شد. (بجای پرچم سرخ با نشان داس و چکش و ستاره بمثابه سمبل اتحاد کارگران، دهقانان و ارتش سرخ کارگری- دهقانی بر فراز کشور، که در زیر آن همه مردم، دوش بدوش هم با هیتلری ها و خائنان به میهن- ولاسوفی ها- جنگیدند). شوراها بمثابه ارگان حاکمیت زحمتکشان منحل و نهادهای قدرت زمینداران و سرمایه داران بازسازی شده است. به خلق زحمتکش میهن، نقش حیوانات کاری، نقشی که آدولف هیتلر آرزو می کرد، احاله شده است.

بدین ترتیب، استالین زادایان اصولا نباید هیچگونه نگرانی داشته باشند. آنها کار رذیلانه خود را در مجموع به انجام رسانده اند. با این وصف، حالا باید خلقهای زحمتکش روسیه بنشینند و به این مسئله بیاندیشند که آقایان چه چیزی برای ما در روسیه ساخته اند و چرا در طول بیست سال گذشته، میزان مرگ و میرها، یک و نیم برابر بیشتر از تولدهاست؟ و این «دمکراسی» به چه درد ما می خورد؟ آیا زمان تعویض آن با ساختاری که انسان زحمتکش نمیرد و به عمل خود افتخار کند، فرانرسیده است؟

مدتهاست وقت آن رسیده که باید پشت آقایان استالین زدایان را به دیوار چسباند و پرسید: «آقایان محترم، آیا زمان، زمان پاسخگوئی نیست؟»

www.rkrp-rpk.ru/content

___________________________________________________

این مطالب و نوشتارهای دیگر از همین، در آدرس زیر نیز در دسترس می باشد:

www.eb1384.wordpress.com


February 23rd, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی